عارفی را دیدند مشعلی و جام آبی در دست
پرسیدند : کجا میروی؟
گفت : میروم با آتش بهشت را بسوزانم
و با آب جهنم را خاموش کنم
تا مردم خدا را به خاطر عشق به او بپرستند
نه به خاطر بهشت و ترس از جهنم . . .
عارفی را دیدند مشعلی و جام آبی در دست
پرسیدند : کجا میروی؟
گفت : میروم با آتش بهشت را بسوزانم
و با آب جهنم را خاموش کنم
تا مردم خدا را به خاطر عشق به او بپرستند
نه به خاطر بهشت و ترس از جهنم . . .
این نظر توسط foroozan در تاریخ 1393/05/06 و 16:08 دقیقه ارسال شده است | |||
لایک واقعا قشنگ بود |
این نظر توسط arena در تاریخ 1392/10/30 و 15:13 دقیقه ارسال شده است | |||
Eiiiival
Kheili ziba bod Haghighatiiist bas taaaaalkh |
این نظر توسط shadi در تاریخ 1392/10/29 و 23:06 دقیقه ارسال شده است | |||
ﺳﻠﺎﻡ ﻋﺰﻳﺰﻡ .ﻣﻨﻢ ﻟﻴﻨﻜﺖ ﻣﻴﻜﻨﻢ. |
این نظر توسط ✘ÑέgÃr ✘ در تاریخ 1392/10/28 و 0:22 دقیقه ارسال شده است | |||
بـــرای خــوבت زنــבگــی کــن.
کـسـی کــهـ تــورا בوســــت בاشـــتــه بــاشـב بـاتــومـیـمـانــב بـرای בاشـتـنـت مـیـجـنـگـב... امـااگـرבوســت نــבاشــتـه بــاشــב ♥**بـــــهـ بــــهـــانـــه ای مـــیــروב**♥ +میسی |
این نظر توسط alireza در تاریخ 1392/10/27 و 13:31 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام.ببخشید میومدم وبلاگت ولی نمیشد نظر بزارم.مرسی که سر زدی.لینک کردمت |
این نظر توسط shadi در تاریخ 1392/10/27 و 0:03 دقیقه ارسال شده است | |||
ﻣﺮﺳﻰ ﻛﻪ ﺍﻭﻣﺪﻯ ﻭﺑﻢ ﻋﺰﻳﺰﻡ.ﺑﺎﺯﻡ ﺑﻴﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﻴﺸﻢ. |